بی بی سی فارسی
میکائل وست، نقاش بزرگ آمریکایی که دیده نشد

وقتی عبارت رمان فوقالعاده آمریکایی را میشنوید چه نامهایی به ذهنتان میآیند؟ موبی دیک اثر هرمان ملویل، ماجراهای هاکلبری فین از مارک تواین، کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی، محبوب نوشته تونی موریسون. اما نقاشیهای فوقالعاده آمریکایی چطور؟ تصویر کردن روحیات پیچیده یک ملت و تنش میان آرزوهای دور و درازشان با موانع پیش رو، کاری نیست که تنها از قلم و مرکب و ترکیب کلمات ساخته باشد. بومهای نقاشی هم میتوانند استحقاق دریافت چنین افتخاری را داشته باشند. از تابلوی گوتیک آمریکایی گرنت وود تا تابلوهای ادوارد هاپر، تابلوهای جمجمه اثر جورجیا اوکیف، و نور کور کننده، اثر میکائل وست.
تنها شما نیستید که تابلوی “نور کور کننده” آخرین گزینه برای جا گرفتن در فهرست نقاشیهای خارقالعاده آمریکاییتان است. زن نقاشی که این اثر را خلق کرد و خود اثر چندان شناخته شده نیستند. اما این تابلو اثر میکائل وست که در سال ۱۹۰۸ در ایلینویز به دنیا آمد و کورین میکائل وست نام گرفت، یکی از جسورانهترین، سازش ناپذیرترین و مبتکرانهترین آثار نقاشی قرن گذشته است. نادیده گرفتن این اثر در تاریخ نقاشی مدرن آمریکا که در پی یافتن زبانی بدیع برای بیان احساسات مدرن بود، به معنای از دست دادن یکی از مهم ترین نقاط طلایی ماجراست.
نور کور کننده حالت ناخوشایند لاشهای متلاشی را دارد. چون پارگی خشماگین سرخ بر صحنه جرم سیمانی. نالهای قابل تشخیص از میان رنگهای درهم هنوز به گوش میرسد و خونریزی از روی رنگهای سبز و زرد و آبی تا لبههای تابلو ادامه می یابد. این، صحنهای از قربانی شدن زیبایی است.

برای درک این نقاشی پریشان باید از خالق آن بیشتر دانست. وست پس از مطالعه موسیقی و هنر در نوجوانیاش در اوهایو، اوایل بیست سالگی بود که به نیویورک رفت. در نیویورک نقاشی را نزد هانس هوفمان نقاش اثرگذار آلمانی-آمریکایی آموخت. هوفمان، مرشد افسانهای هنر آوانگارد قرن بیستم، در شکلگیری جنبش اکپرسیونیسم انتزاعی نقشی بزرگ داشت. نظرات هافمن درباره ماهیت رنگ ونور در نقاشی، بر تخیل غربی اثر گذاشته بود. هافمن میگفت هدفش از نقاشی خلق سطوحی زنده، نورانی و فعال است، خلق نوری عرفانی. سختگیری هافمن و خلق و خوی مریدپرور او وست را دلزده کرد. وست بعدها گفت که علاقه ای به پیوستن به هیچ فرقهای نداشته است.

وست میدانست که برای شکوفایی نیاز به فضایی وسیع دارد و از همین رو پس از شش ماه، کلاسهای هافمن را رها کرد. میل شدیدش به استقلال و کناره گیریاش از هر رابطهای که انرژی و تخیلش را به مخاطره میانداخت، تبدیل به عامل پیشرفت او شد. وقتی دوستی پیشنهاد آشنایی وست را با آرشیل گورکی هنرمند ارمنی داد، وست بلافاصله رد کرد. در آن زمان آوازه روش گورکی در نقاشی، خراش دادن بوم نقاشی با لیف حمام، همه جا پیچیده بود. وست پس از تجربه حضور در کلاس هوفمان، از هر ملاقاتی با نوابغ دلزده شده بود.
اما وست و گورکی سرانجام همدیگر رادر سال ۱۹۳۵ ملاقات کردند. رابطهای میان آن دو شکل گرفت که ماهیت دقیقش هنوز مبهم است. همینقدر میدانیم که رابطهشان به تحولی عمیق در هر دو انجامید. این تحول در گورکی به شکل تغییر جهت از کوبیسم در ابتدای دهه ۱۹۳۰ به سوی سوررئالیسم در میانه دهه ۳۰ و سپس اجرای تابلوهای انتزاعی شاعرانه آشکار شد.
وست هم کم تغییر نکرد. به پیشنهاد گورکی نام دخترانهاش، کورین را با این توجیه که زیادی دخترانه است به نام مردانه میکائل تغییر داد. دنیای هنر دنیایی مردانه بود و برای بازی در زمینی مردانه میباید قاچاقی وارد زمین میشد. آن دو سرانجام از هم جدا شدند. گورکی توقع داشت وست پس از ازدواج، دو بچه به دنیا بیاورد و در ضمن اداره امور او را هم بر عهده بگیرد.
- جزئیات پنهان در شاهکارهای نقاشی
- جنتیلسکی: نقاشی که بر تجربه هولناک تجاوز غلبه کرد
- گالری ملی لندن بعد از ۲۷ سال تابلو یک نقاش زن را خرید
وقتی وست دست به کار خلق تابلوی نور کور کننده شد که طی سال های ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۸ به طول انجامید، هنر انتزاعی آمریکا دوران توسعه فرمگرایانهای را سپری میکرد. اشتیاقی به نقاشی غیرفیگوراتیو که در اروپای دهه ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ به دست کازیمیر مالهویچ و واسیلی کاندینسکی و پیت موندریان اجرا و به وسیله هنرمندانی که از فاشیسم اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوایل دهه ۱۹۴۰ گریخته بودند، منتشر شده بود.
در حالی که جهان به سوی کوری بر اثر فاجعه هستهای می رفت که در جنگ جهانی دوم واقعیت پیدا کرده بود، گروهی از هنرمندان جوان که خود را به نام مکتب نیویورک معرفی میکردند، به آزمایش ایدهها و مفاهیم انتزاعی اروپایی مشغول بودند. واقعیات جدید، زبان جدید میطلبند. جکسن پولاک یکی از برجستهترین اعضای جنبش نوظهور انتزاعی میگفت نقاش مدرن نمیتواند مفاهیمی چون هواپیما، بمب اتم و رادیو را با فرمهای رنسانسی یا هیچ فرم کهن دیگری منتقل کند. هر دورانی، ابزارهای خودش را میطلبد.
پس از جنگ جهانی دوم و طلوع عصر اتم، اعضای مکتب جدید که گورکی و راتکو هم از اعضایش بودند، عزم مشترک خود برای پیشبرد روایت هنر غربی سرعت دادند. از دهه ۱۸۸۰ و حین تلاشهای رادیکال امپرسیونیسم برای تغییر تمرکز زیباییشناختی از ماده به سوی نور، جنبش فوویسم موفق شده بود رنگ را از یوغ فرم به درآورد، کوبیسم افسانه پرسپکتیو را نفی کرده بود و سوررئالیسم ضمیر ناخودآگاه را به تصویر درآورده بود. سیر انفجاری هنر به سویی پیش میرفت که فقط اشکال غیرفیگوراتیو میتوانستند از پس بیانش برآیند: انرژی غیرقابل پیش بینی خود زندگی که در جریان بود.
درست در همین نقطه است که تابلوی نور کور کننده اثر وست، نقشی بسیار مهم در داستان هنر قرن بیستم ایفا می کند. نقشی ریشهدارتر و یکهتر از تمامی آثار مشهوری که در آن دوره بر بومها نقاشی شدند. نقاشی وست به معنای واقعی کلمه بیانگر تخریبی غیر قابل کنترل است. وست در این تابلو، در پی ساختن غزلی با ریتم و هارمونی برای بیان هرج و مرج ناشی از انفجار نیست. خشونتی واقعی در تابلوی او وجود دارد که اثر را از پالایش و لطافت موجود در آثار همتایان مرد او در همان زمان ممتاز میکند.
حیات تابلوی نور کور کننده در سال ۱۹۴۷ آغاز شد، وقتی که وست مانند پولاک که کارهای اخیرش را پیگیری و بسیار تحسین میکرد، در پی ذوب زوایای کوبیسمی در میان اشکالی کاملا به هم پیوسته بود. استفاده از خطوطی چرخشی و رنگهایی لرزان که گویی ما را به سطحی از تجربه و درک جهانی کشف نشده میرسانند. با کنار هم گذاردن یکی از تابلوهای پولاک و تابلوی نور کور کننده اثر وست، میتوان به همخوانی غریزه و دستاوردهای آن دو پی برد.

نقاشی وست علاقهای به پیشبرد گفتگوی هنری ندارد. او میخواست همه چیز را نابود کند و از نو بسازد. تمام دستاورد تاریخ هنر را تا لحظهای که او نقاشی میکرد، ویران میساخت تا از نو بسازد. ساختن پس از انفجاری ویران کننده.
به نظر وست، هرچه تخیل خشنتر و پیجیدهتر باشد، ظرفیتش برای بیان ناب بیشتر است. او شاعر و نقاشی بود که زندگیاش را وقف بیان خلاقانه کرد. در شعری منتشر نشده سرود:
زندگی میکنیم و رویا میبافیم
زیبایی دو چندان میشود
او هرگز بر میزی مشترک با بزرگان هم پیاله نشد تا تحسین آنان را به دستآورد.
وقتی در سال ۱۹۹۱ در نیویورک، ناشناخته و در عسرت درگذشت، اثر سترگش هم با او از دیدهها پنهان شد. اگر در لحظه آخر پیشنهادی برای خرید خانهاش به شهرداری نشده بود، آن خانه هم از دست رفته بود. کسی چه میداند؟ شاید روزی هم میکائل وست، الهام بخش نویسندهای برای خلق یک رمان آمریکایی فوقالعاده شود.
بی بی سی فارسی
بنکسی تایید کرد گرافیتی فرار از زندان قدیمی ردینگ اثر اوست


بنکسی، گرافیتی کار ناشناس در بریتانیا، که به نقاشیهایش بر دیوارهای شهر و امکان عمومی شهرت جهانی دارد، تایید کرده که نقاشی یک زندانی در حال فرار بر دیوار زندان قدیمیشهر ردینگ در غرب لندن، اثر جدید اوست.
دیوارنگاری های این هنرمند – که بنکسی نام مستعار اوست – معمولا محتوایی انتقادی دارد و باعث افزایش ارزش خانه و دیوارهایی می شود که او روی آنها نقاشی کرده است. هویت واقعی بنکسی برای عموم روشن نیست.
اثر تازه او که صبح روز دوشنبه ( اول مارس) روی دیوار زندان قدیمی شهر ردینگ ظاهر شد یک زندانی را نشان میدهد که با طناب تهیه شده از چند ملافه در حال پایین آمدن از دیوار است و پایین طناب یک ماشین تحریر بسته شده است.
احتمالا این تصویری از اسکار وایلد، نمایشنامه نویس و شاعر مشهور ایرلندیست که حدود ۱۳۰ سال پیش چون همجنسگرا بود در این زندان مخوف به دو سال زندان انفرادی محکوم شد.
ساختمان این زندان قرار است فروخته شود و کمپینی به راه افتاده که این بنای قدیمی به جای آن تبدیل شدن به یک مجتمع مسکونی، مرکز هنری شود.

بنکسی ویدئویی در سایت یوتیوب خود قرار داده و مراحل خلق این اثر را که “فرار بزرگ” نامیده شده، تصویر کرده است.
در این ویدئو که با تغییراتی به سبک ویدئوهای آموزشی باب راس، نقاش و مجری برنامه “لذت نقاشی” ساخته شده نشان میدهد که چطور این اثر در تاریکی شب کشیده شده است.
- ناراحتی مردم ناتینگهام از ناپدید شدن نقاشی بنکسی
- بنکسی ویدیویی از نصب مخفیانه کاغذخردکن در قاب نقاشیاش منتشر کرد
- بنکسی برای نجات پناهجویان آواره مدیترانه یک کشتی خرید
- وقتی کرونا، بنکسی، هنرمند خیابانها را خانهنشین میکند
شهرداری ردینگ میگوید احتمالا این اقدام بنکسی برای حمایت از کمپین حفظ این زندان و تبدیل ساختمان آن به یک مرکز فرهنگی و هنری است.
مسئولان شهرداری میگویند که از وزارت دادگستری که مالک این ساختمان است خواستند تا هماهنگیهای لازم برای حفظ این اثر را انجام دهند.
مسئولان وزارت دادگستری میگویند از وجود این نقاشی مطلع شدند و به زودی در این باره اطلاعیهای صادر میکنند.

نالههایی از زندان ردینگ
اسکار وایلد در یک سلول این زندان ردینگ دو سال حبس بود؛ او بعدها به یاد این روزهای سخت شعری سرود که با عنوان “نالههایی از زندان ردینگ” به فارسی ترجمه شده است که بازتاب بی رحمی سیستم کیفری دوران ویکتوریا بوده است.
اسکار وایلد در این نامه با عنوان “از اعماق” از تخت چوبی و محقر، غذای نفرت انگیز، سکوت، تنهایی و شرمی را که در زندان تحمل می کرد گفته و نوشته “تک تک و تمامی این چیزها را باید به یک تجربه معنوی تبدیل کنم.”
او پس از برملا شدن رابطه اش با لرد آلفرد داگلاس، معشوقش به زندان محکوم شد.

ساختمان زندان از سال ۲۰۱۳ فرسوده و متروکه بوده و در سال ۲۰۱۹ توسط دولت برای فروش گذاشته شد.
سال گذشته معاملهای برای فروش این بنا که از بناهای فهرست شده است و نباید تخریب شود، با سازندگان خانه های مسکونی بهم خورد و شهرداری ردینگ امیدوار است که معامله جدید برای تبدیل این بنا به یک مجموعه هنری فرهنگی باشد.
افراد مشهوری چون سِر کنت چارلز برانا، بازیگر و کارگردان ایرلندی، ناتالی دورمر، بازیگر بریتانیایی و جودی دنچ، بازیگر سرشناس تئاتر و سینمای بریتانیا از جمله افرادی هستند که از کمپین تبدیل این زندان قدیمی به مرکز فرهنگی هنری حمایت میکنند.

بی بی سی فارسی
گلدن گلوب ۲۰۲۱؛ درخشش تاج، بورات و سرزمین عشایر

گلدن گلوب ۲۰۲۱ شاهد درخشش سرزمین عشایر (Nomadland) به کارگردانی کلویی ژائو، فیلم کمدی بورات-۲ و سریال تاج بوده است. این مراسم به دلیل همهگیری ویروس کرونایکشبه (۲۸ فوریه) برای نخستین بار به طور مجازی از نیویورک و لس آنجلس به اجرا در آمد.
فصل چهارم سریال تاج به کارگردانی پیتر مورگان – که به داستان زندگی ملکه الیزابت و خانواده سلطنتی بریتانیا می پردازد – جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی درام را دریافت کرد.
همچنین جاش اوکانر به خاطر بازی در نقش شاهزاده چارلز در این مجموعه، جایزه بهترین بازیگر مرد در یک سریال درام را از آن خود کرد. جایزه بهترین بازیگر زن در این ژانر نیز به اما کورین رسید که در نقش دایانا،شاهدخت ولز، در فصل چهارم سریال تاج ظاهر شده است. جیلین آندرسون بازیگر نقش ماگارت تاچر، نخست وزیر سابق بریتانیا، جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را کسب کرد.

تینا فی و ایمی پولر به طور مشترک این مراسم را از نیویورک و کالیفرنیا اجرا کردند.
سرزمین عشایر (Nomadland) به کارگردانی کلویی ژائو جایزه بهترین فیلم درام را دریافت کرد. جایزه بهترین کارگردان فیلم درام هم به کلویی ژائو رسید. او نخستین آمریکایی آسیایی تبار است که برنده این جایزه می شود.
بورات- ۲ (Borat Subsequent Moviefilm) به کارگردانی و بازیگری ساشا بارون کوهن جایزه بهترین فیلم کمدی را دریافت کرد. ساشا بارون کوهن همچنین جایزه بهترین بازیگر مرد ژانر موزیکال/کمدی را گرفت. جایزه بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال/کمدی به خاطر بازی در فیلم بورات-۲ به ماریا باکالوا اعطا شد.

چدویک بوزمن برنده جایزه بهترین بازیگر مرد برای بازی در نقش یک نوازنده ترومپت در فیلم “رقص بلک باتم ما-رینی” (Ma Rainey’s Black Bottom ( شد. این هنرپیشه آمریکایی که به خاطر بازی در فیلم پلنگ سیاه شهرت داشت در ماه اوت ۲۰۲۰ در ۴۳ سالگی به خاطر بیماری سرطان روده درگذشت. همسر وی این جایزه را از طرف او پذیرفت.
گامبی وزیر جایزه بهترین سریال کوتاه تلویزیونی را برد. جایزه بهترین بازیگر زن به آنیا تیلورجوی به خاطر بازی در گامبی وزیر رسید. بهترین فیلم خارجی زبان: میناری (Minari) فیلم درام به کارگردانی لی ایزاک چانگ اعلام شد.
در گلدن گلوب این دوره اسامی نامزدها به طور مجازی اعلام شد و خبری از فرش قرمز نبود. در این دوره کارگردانهای زن بیشتر نامزد دریافت گلدن گلوب شدند. انجمن مطبوعات خارجی هالیوود مسئولیت برگزاری مراسم گلدن گلوب است که با این انتقاد مواجه شده است که در بین اعضای آن اقلیت های قومی و نژادی به ویژه حتی یک سیاه پوست نیز وجود ندارد.
جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به دنیل کالویا برای بازی در فیلم یهودا و مسیح سیاه رسید. رزمند پایک به خاطر بازی در فیلم بسیار مراقبت میکنم جایزه بهترین بازیگر زن در یک موزیکال/ کمدی را گرفت.
* با پوزش از اینکه در این گزارش اسم فیلم “بلک باتم ما رینی” Ma Rainey’s Black Bottom اشتباه ترجمه شده بود.

بی بی سی فارسی
رویکردها به زبان و خط


در آستانه سده نوِ خورشیدی در مجموعه نوشتارهایی به موضوع خط فارسی و دگرگونیهای آن در دوران معاصر- در اینجا به معنای بعد از ورود چاپ- و همچنین به چالشهای پیش روی خط فارسی در روزگار دیجیتال، فضای مجازی و شبکه اجتماعی، پرداخته میشود. صاحبنظران، کارشناسان و پژوهشگران در این نوشتارها با رویکردهای متفاوت و از زاویههای مختلف به موضوع خط در حوزه فرهنگی زبان فارسی پرداختهاند که بمرور در وبسایت بیبیسی فارسی منتشر میشوند.
در این مجموعه، رسمالخط، نقطهگذاری و نگارش نویسندگان حفظ شدهاند.

زبان یکی از خِشتهای مهم و حساس سازندهٔ ساختمان هویت و فرهنگ است. خط، صورتِ نوشتاری زبان را بازتاب میدهد. مباحث مربوط به زبان و خط، یعنی صحبت دربارهٔ اصلیترین شیوهٔ ارتباط انسانی، همیشه داغ و جذاب است.
دانش زبانشناسی، یعنی مطالعهٔ علمی زبان، مثل همهٔ علوم دیگر بر اساس اِنگارههایی پیش میرود که تا آن لحظه بهترین پاسخها را برای پرسشهای موجود درباره زبان فراهم آوردهاند. قطعاً هر پارادایمی در علم محل بحث و اختلاف است. همانگونه که فیزیک نیوتونی پاسخگوی همهٔ سؤالات فیزیک نیست و انگارههای تازهتری مثل فیزیک کوانتوم پاسخهای جدیدی فراهم میکنند، در زبانشناسی هم روش علمی سال به سال و دهه به دهه تغییر میکند و انگارههای نوین به وجود میآیند؛ اما حقایق و مفاهیم بنیادینی هستند که تقریباً همهٔ دانشمندان دربارهٔ آنها توافق دارند. متاسفانه در بسیاری از بحثهای عمومی، روشنفکری، و حتی دانشگاهی درباره زبان فارسی، هنوز فضای انگارههای قدیمی حکمفرماست.
وقتی از من دعوت شد که برای مجموعهٔ خط فارسی بنویسم، ضروری دیدم برخی مبانی و تعاریف زبانشناسی را در این حوزه معرفی کنم تا به فهم مشترکی از برخی انگارههای نوین زبانشناسی برسیم، و بهتر بتوانیم مباحث و نظراتی را که در فضای عمومی دربارهٔ زبان و خط مطرح میشوند درک و نقد کنیم. ضمنا هر جا لازم باشد، آثاری در زبان فارسی را معرفی میکنم که خواندنشان به مخاطبان این مجموعه کمک خواهد کرد تا درک و دریافتی عمیقتر از مباحث مطرح شده پیدا کنند.
در اولین قسمت از این مجموعهٔ هفتقسمتی به معرفی انواع رویکردهای افراد به زبان و خط میپردازیم. یکی از دستهبندیهای رایج در زبانشناسی، رویکردهای افراد به زبان را ذیل سه دستهٔ “تجویزی”، “توصیفی”، و “آموزشی” تقسیم میکند.
رویکرد تجویزی
تجویزگراها به زبان “اصیل” و “خالص” باور دارند. آنان صورتهایی از زبان را “درست” و صورتهایی را “نادرست” میدانند و به دنبال تجویز صورتهای درست، و پالایش و حذف صورتهای نادرست زبانی هستند. آنان دلواپس واژههای “خارجی” در زبان هستند و در پی “خالصسازی” و “تصفیه” زبان از واژگان “بیگانه” هستند.
از تجویزگرایی افراطی با عنوان فاشیسم زبانی نیز یاد شده است. یکی از مُشخّصههای دلواپسان زبان این است که تغییرات زبانی، به ویژه تغییرات در لحن و گفتار نسلهای جوانتر را برنمیتابند و به دنبال “اصالت زبانی” هستند. آنها یک سِری عبارات را به ویژه اگر از “ادب” خارج باشد تحمل نمیکنند و دستور میدهند تا چنان عباراتی حذف شوند. به همین علت، این رویکرد را “دستوری” نیز میخوانند. تصفیهچیان زبان از عبارات و واژگانی که نامطلوب میپندارند با عنوان “مُزخرفات” یا “اضافات” زبان یاد می کنند. آنها از آنچه هرج و مرج یا آشفتگی در زبان میپندارند برآشفته میشوند و همیشه در رویای نظم بخشیدن به زبان و یکپارچهسازی شیوههای نوشتار به سر میبرند. بسیاری از سنّتگرایان، تعدای از جریانهای روشنفکری، و برخی از جریانهای ادبی، رویکردی تجویزگرایانه به زبان و خط دارند.
رویکرد توصیفی
توصیفگرایان زبان را همانگونه که هست و اتفاق میافتد میبیینند و توصیف میکنند. آنان تغییر را جزئی جداناپذیر از زبان میدانند. از دید توصیفگرایان، ورود و خروج واژگان و تبادل کلمات بین زبانهای مختلف امری طبیعی است. وقتی واژهای وارد زبانی میشود و در آن زبان بَسامد کاربرد بالایی پیدا میکند، جزئی از آن زبان محسوب میشود. از نگاه توصیف گرایی چنین تغییراتی نه تنها بد نیست، بلکه به غنای زبان میانجامد و باعث ایجاد پویایی زبان و وارد شدن مفاهیم جدید میشود. آنان هیچ واژه و عبارت جاافتاده در زبان را مُستحق حذف و تصفیه نمیبییند زیرا حتی با فرض حذف واژه یا عبارت، لزوماً مفهوم موردنظر از بین نمیرود، پس چه بهتر زبان از واژه یا عبارت لازم برای توصیف آن پدیده یا مفهوم برخوردار باشد.
توصیفگرایی تأکید میکند کاربرد واژگان و عبارات در طول تاریخ در یک جامعهٔ زبانی نشانگر واقعیات و مفاهیم جاری در آن جامعه است. به همین دلیل با توجه به نیازها و واقعیتهای اجتماعی، واژهها و عباراتی خلق یا به زبان وارد میشوند و در مقابل واژگان و عباراتی کمکم معنا و مفهومشان را از دست میدهند و از رده خارج میشوند.
از دید توصیفگرایان هر گونه تجویز عمومی درباره زبان تلاشی واهی است زیرا بسیاری از تغییرات در هر زبانی خارج از ارادهٔ گویشوران آن زبان اتفاق میافتد. توصیفگرایان تأکید میکنند که بیگانهستیزی در مطالعات زبان جایی ندارد و زبانها خواه ناخواه با یکدیگر در تعاملند چرا که در واقعیت گویشوران زبانهای مختلف نیازمند درک و ارتباط با یکدیگرند.
توصیفگرایان به مفاهیمی چون “برتری یک زبان یا گویش یا لهجه بر دیگری” یا “اصالت زبانی” باور ندارند. از نگاه توصیفگرایی، هر زبانی نیازهای ارتباطی جامعهٔ سخنگویان خودش را برطرف میکند و واقعیتهای همان جامعه را بازتاب میدهد. ضمن اینکه اصالت در زبان معنا ندارد چون زبانها با هم خویشاوندی دارند که آنها را به یک زبان فرضی مادر میرساند که برای سخنگویان امروزی آن زبان غیرقابلفهم است. پس آنچه اصالت زبانی خوانده میشود امری بیمعناست؛ چون زبانها در طول تاریخ همگام با بشر رشد میکنند، با یکدیگر به داد و ستد میپردازند، و برای مفاهیم و گزارههای جدید از واژگان و عبارات نو استفاده میکنند.
توصیفگرایی زبان را پدیدهای پویا در نظر میگیرد در حالیکه تجویزگرایی به زبان همچون پدیدهای ایستا مینگرد. برخلاف تجویزگرایان، توصیفگرایی از تنوع در شیوهها و رویکردها با آغوشی باز استقبال میکند و آن را جزیی از پویایی زبان در نظر میگیرد. توصیفگرایی از رویکردهای غالب دانش زبانشناسی مدرن است.
رویکرد آموزشی
آموزش زبان از دیرباز تاکنون یکی از مهمترین حوزههای تعلیم و تربیت بوده است. فراگیری و آموزش زبان مادری، آموزش دستور زبان، آموزش خواندن و نوشتن، فراگیری و آموزش زبان دوم و چندم، آموزش گفتگو، ارتباط، نامهنگاری، ترجمه، نگارش پیشرفته، و دیگر مهارتهای زبانی سهمی مهم در آموزش و پرورش و آموزش عالی جوامع بشری داشتهاند.
رویکرد آموزشی به زبان، همه چیز را از دریچهٔ آموزش مهارتها و قواعد آن زبان میبیند. اینکه چه راهکارها و عواملی باعث تسهیل در آموزش و فراگیری آن زبان میشود، چه در میان اهالی آن زبان چه در میان فراگیران غیر بومی. رویکرد آموزشی در انتخاب راهکارها، فنون، و منابع آموزشی به شدّت تحت تأثیر غلبه و تسلّط هر کدام از رویکردهای تجویزی و توصیفی در میان سیاستگذاران زبانی است و مستقیماً از آنان تأثیر میپذیرد.
اکنون بهتر میتوان فهمید که وقتی سیاستگذاران و مسؤولان فلان کشور، یا نهاد آموزشی، یا رسانه گروهی معتقد به رویکردی تجویزی و توصیفی باشند، چه تفاوتی در آموزش و شیوهنامههای عمومی آنجا پدیدار خواهد شد. درک حساسیتهای زبانی افراد هم با نگریستن از این دریچه راحتتر خواهد بود.
اگر علاقهمندید دربارهٔ رویکردها و نظریههای زبانی بیشتر بدانید، کتابهای ارزشمند و فراوانی به زبان فارسی در اینباره موجود است که برخی از آنها عبارتند از: “مقدّمات زبانشناسی” اثر دکتر مهری باقری، ، “سیر زبانشناسی” اثر دکتر مهدی مشکوهالدینی، و “تاریخ مختصر زبانشناسی” نوشتة رابرت هنری رابینز برگردان دکتر علیمحمّد حقشناس.
در قسمت آینده به جایگاه زبان و خطوط فارسی در میان زبانهای زندهٔ دنیا خواهیم پرداخت.
قسمتهای قبلی مجموعه زبان و خط فارسی:
- ‘کاغذ اخبار’؛ سرگذشت اولین روزنامهی ایران
- افسانههای تغییر خط
- آیا خط سیریلیک سرنوشت تاجیکان را رقم میزند؟
- یگانهگی روش املای زبان فارسی دری در افغانستان یک نیاز جدّیست
- ‘تقابل با فرهنگستان’؛ مانعی جدی در راه نظاممند کردن خط فارسی
- شورای اصلاحِ خط ِفارسی چرا و چگونه تشکیل و تعطیل شد و چه کرد؟
- شورایِ بازنگری در شیوهیِ نگارشِ خطِ فارسی؛ گامی ‘مهم اما ناتمام’
- نقش و جایگاه زبان پارسی در قزاقستان؛ گذشته، امروز و آینده
- معضل خط و زبان؛ سرگذشت پارسی در شوروی پیشین
- سیاستزدگی، تیغی بر گلوی زبان فارسی در افغانستان
- یونیکد؛ فرهنگستان جهانی زبانها؟
- نگاهی به سرگذشتِ زبان و خط فارسی در روزگار ما
-
اخبار ساحوی3 روز پیش
درگیری میان نیروهای امنیتی و غوریانی: ۱۶ تن بشمول غیرنظامیان زخم برداشتند
-
تجارت3 روز پیش
مقامها: سیستم معاشات ان تی ای متوقف میشود
-
رویداد های اخیر3 روز پیش
سیاسیون: خلیلزاد پیام تشکیل حکومت مشارکتی با خود دارد
-
رویداد های اخیر4 روز پیش
داعش مسوولیت ترور کارمندان تلویزیون انعکاس را به عهده گرفت
-
اخبار ساحوی3 روز پیش
دهها تن در جریان درگیری نیروهای امنیتی با غوریانی زخم برداشتند
-
تجارت5 روز پیش
تلاشها برای حفظ حقوق مالکیت زنان در افغانستان
-
رویداد های اخیر3 روز پیش
اتحادیه اروپا: خشونتها و ترورهای هدفمند خبرنگاران باید خاتمه یابند
-
رویداد های اخیر4 روز پیش
ترور رییس پیشین شورای علمای کندز در کابل